در فرهنگ حقوقی ایران، یکی از موضوعات مهم در عقد ازدواج، شروط ضمن عقد است که می‌تواند حقوق و تعهدات زوجین را مشخص کند. یکی از این شروط که در سال‌های اخیر توجه زیادی به خود جلب کرده، شرط تنصیف است. اگر شما هم قصد دارید درباره این شرط، مزایای آن و نکات حقوقی مرتبط با آن بیشتر بدانید، این مقاله به شما کمک می‌کند تا با جزئیات این موضوع آشنا شوید.

شرط تنصیف چیست؟

شرط تنصیف یک شرط ضمن عقد نکاح است که معمولاً در سند ازدواج درج می‌شود. بر اساس این شرط، زوج متعهد می‌شود که در صورت وقوع طلاق، تا نصف (میتواند کمتر نیز توافق شود) اموالی را که بعد از ازدواج به دست آورده، به زوجه واگذار کند. این شرط به منظور حمایت مالی از زوجه در نظر گرفته شده و معمولاً در بند الف شروط ضمن عقد ذکر می‌شود. البته، اجرای این شرط مشروط به این است که طلاق به درخواست زوجه نباشد و زوج عامل اصلی جدایی باشد (مثلاً به دلیل سوءرفتار یا عدم پرداخت نفقه).

به زبان ساده، اگر مرد بعد از ازدواج اموالی مثل خانه، ماشین یا سپرده بانکی به دست آورده باشد و طلاق به درخواست او باشد، باید نیمی از این اموال (یا درصدی که توافق شده) را به زن بدهد.

مثال: فرض کنید زوجین در سال 1390 ازدواج کرده‌اند و مرد در سال 1395 یک خانه خریده است. اگر در سال 1400 مرد درخواست طلاق بدهد و شرط تنصیف در عقدنامه آن‌ها باشد، زن می‌تواند نصف ارزش خانه را مطالبه کند، مشروط بر اینکه طلاق به دلیل تقصیر زن نباشد.

نیامدن زوج بعد از صدور گواهی سازش

 

لینک های مفید:
وکیل طلاق

 

فرار از تنصیف اموال ممکن است؟

یکی از سؤالاتی که بسیاری از افراد مطرح می‌کنند این است که آیا زوج می‌تواند با انتقال اموال خود از اجرای شرط تنصیف فرار کند؟ پاسخ این است که هرچند تنصیف به معنای دین (بدهی) نیست، اما رویه قضایی در ایران راهکارهایی برای جلوگیری از این فرار در نظر گرفته است.

بر اساس قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی (مصوب 1394)، اگر زوج اموال خود را به قصد فرار از تعهدات مالی (مثل تنصیف) به شخص دیگری منتقل کند، زوجه می‌تواند از دادگاه بخواهد که معاملات انجام‌شده در یک سال گذشته را بررسی کند. طبق تبصره 1 ماده 19 این قانون، دادگاه می‌تواند نقل و انتقالات اموال زوج از یک سال قبل از صدور حکم قطعی را بررسی کند و اگر ثابت شود که این انتقال برای فرار از پرداخت بوده، آن معامله باطل می‌شود.

مثال: اگر مردی در سال 1403 درخواست طلاق بدهد و در سال 1402 خانه‌اش را به نام برادرش منتقل کرده باشد تا از تنصیف فرار کند، زن می‌تواند با ارائه مدارک (مثل استعلام از ثبت اسناد) ثابت کند که این انتقال صوری بوده و دادگاه می‌تواند معامله را باطل کند. در این صورت، خانه به اموال زوج برمی‌گردد و مشمول شرط تنصیف می‌شود.

مزیت‌های شرط تنصیف

شرط تنصیف مزایای زیادی برای زوجه دارد و در مقایسه با مهریه، یک روش عادلانه‌تر برای حمایت مالی از زن محسوب می‌شود. در ادامه، مهم‌ترین مزایای این شرط را بررسی می‌کنیم:

  • عدم تأثیر اعسار و مستثنیات دین: برخلاف مهریه که یک دین محسوب می‌شود و ممکن است زوج با ادعای اعسار (ناتوانی مالی) از پرداخت آن معاف شود، تنصیف یک تعهد قراردادی است و اعسار یا مستثنیات دین (مثل خانه ضروری) تأثیری بر آن ندارد. به این معنا که زوج باید از اموالی که بعد از ازدواج به دست آورده، سهم زوجه را پرداخت کند، حتی اگر تمام دارایی او یک خانه یا خودرو باشد.
  • عادلانه‌تر از مهریه: مهریه معمولاً مبلغ ثابتی است که ممکن است بسیار بالا باشد و اگر زوج توان پرداخت آن را نداشته باشد، با خطر زندان مواجه شود. اما در شرط تنصیف، زوج فقط به نسبت توافق‌شده (مثلاً نصف) از اموالی که بعد از ازدواج به دست آورده، سهم زوجه را می‌دهد. این موضوع باعث می‌شود احتمال زندان رفتن زوج به دلیل مبالغ بالا (که در مهریه رایج است) وجود نداشته باشد.
  • حمایت مالی منطقی: شرط تنصیف بر اساس دارایی‌های واقعی زوج بعد از ازدواج تعیین می‌شود و از این نظر، یک روش منطقی و منصفانه برای حمایت از زوجه است.

مثال: فرض کنید مردی بعد از ازدواج فقط یک ماشین به ارزش 500 میلیون تومان خریده است. اگر مهریه زن 500 سکه باشد و مرد توان پرداخت نداشته باشد، ممکن است به زندان بیفتد. اما در شرط تنصیف، او فقط باید نصف ارزش ماشین (250 میلیون تومان) را به زن بدهد و این مبلغ از دارایی واقعی او پرداخت می‌شود، نه از جیب خالی!

آیا شرط تنصیف با مهریه یا اجرت‌المثل قابل جمع است؟

یکی از سؤالات رایج این است که آیا زوجه می‌تواند هم شرط تنصیف را اجرا کند و هم مهریه و اجرت‌المثل را مطالبه کند؟ پاسخ این سؤال مثبت است.

شرط تنصیف یک تعهد قراردادی است که در سند ازدواج ذکر می‌شود، در حالی که مهریه یک حق شرعی و قانونی برای زوجه است و اجرت‌المثل نیز به کارهایی که زوجه در طول زندگی مشترک انجام داده (مثل خانه‌داری) تعلق می‌گیرد. این سه موضوع از نظر حقوقی ماهیت متفاوتی دارند و می‌توانند باهم جمع شوند. این موضوع به‌ویژه با صدور رأی وحدت رویه شماره 779 دیوان عالی کشور در سال 1398 تأیید شده است که در بخش بعدی به آن می‌پردازیم.

مثال: فرض کنید زنی مهریه‌اش 200 سکه است، دادگاه برای او 50 میلیون تومان اجرت‌المثل تعیین کرده و شرط تنصیف هم در عقدنامه‌اش وجود دارد. اگر مرد بعد از ازدواج یک خانه 1 میلیارد تومانی خریده باشد، زن می‌تواند هم مهریه (200 سکه)، هم اجرت‌المثل (50 میلیون تومان) و هم نصف ارزش خانه (500 میلیون تومان) را مطالبه کند.

رأی وحدت رویه شماره 779 درباره شرط تنصیف

رأی وحدت رویه شماره 779 دیوان عالی کشور که در تاریخ 15/5/1398 صادر شد، یکی از مهم‌ترین آرای قضایی در زمینه شرط تنصیف است. این رأی به اختلاف‌نظر میان شعب مختلف دیوان عالی کشور درباره امکان جمع شرط تنصیف با اجرت‌المثل یا نحله پایان داد.

بر اساس این رأی:

“جمع شرط تنصیف دارایی که ضمن عقد نکاح مقرر شده با اجرت‌المثل کارهای انجام‌گرفته توسط زوجه (یا نحله بدل از آن) تنافی و تعارض ندارد.”

به این معنا که زوجه می‌تواند هم شرط تنصیف را اجرا کند و هم اجرت‌المثل یا نحله را مطالبه کند. این رأی تأکید می‌کند که این دو موضوع ماهیت متفاوتی دارند: شرط تنصیف یک تعهد قراردادی است که بر اساس توافق زوجین ایجاد شده، اما اجرت‌المثل یا نحله به کارهایی که زوجه در طول زندگی مشترک انجام داده تعلق می‌گیرد. بنابراین، دادگاه باید به هر دو حق زوجه رسیدگی کند و نمی‌تواند به بهانه اجرای یکی، دیگری را حذف کند.

مثال: فرض کنید زنی در عقدنامه‌اش شرط تنصیف دارد و مرد بعد از ازدواج یک ماشین به ارزش 600 میلیون تومان خریده است. همزمان، دادگاه برای زوجه 80 میلیون تومان اجرت‌المثل تعیین کرده است. بر اساس رأی وحدت رویه 779، زن می‌تواند هم 300 میلیون تومان (نصف ارزش ماشین) و هم 80 میلیون تومان اجرت‌المثل را از مرد مطالبه کند.

 

لینک های مفید:
وکیل خانواده

 

جمع‌بندی

شرط تنصیف یکی از شروط ضمن عقد نکاح است که می‌تواند حمایت مالی مناسبی برای زوجه در زمان طلاق فراهم کند. این شرط با مزایایی مثل عدم تأثیر اعسار، عادلانه‌تر بودن نسبت به مهریه و امکان جمع با حقوق دیگر (مثل مهریه و اجرت‌المثل) یک ابزار حقوقی مؤثر برای زنان محسوب می‌شود. هرچند فرار از تنصیف با انتقال اموال ممکن است، اما قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی راهکارهایی برای ابطال این معاملات پیش‌بینی کرده است. همچنین، رأی وحدت رویه شماره 779 تأیید کرده که شرط تنصیف با اجرت‌المثل قابل جمع است و زوجه می‌تواند هر دو حق را مطالبه کند.

مشاوره از وکیل

با این حال، شرط تنصیف می‌تواند شرایط خاص و مهمی بر اساس وضعیت طرفین داشته باشد که در هر پرونده متفاوت است. به همین دلیل، بهتر است حتماً با یک وکیل مجرب مشورت کنید تا از جزئیات حقوقی پرونده خود آگاه شوید و حقوقتان را به بهترین شکل پیگیری کنید.